سیدمحمدعلی دیباجی؛ عیسی محمدی نیا
چکیده
خداباوری گشوده، رویکردی نوین در عرصة الهیات و فلسفة دین بهشمار میرود که با نظرات و دیدگاههای خود نظرات اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. ادعای اصلی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزههای رایج کلام مسیحی در باب ذات و صفات خداوند مطابق با کتاب مقدس نیستند و از همین رو ناسازگاریهایی را با علم جدید در اندیشههای ...
بیشتر
خداباوری گشوده، رویکردی نوین در عرصة الهیات و فلسفة دین بهشمار میرود که با نظرات و دیدگاههای خود نظرات اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. ادعای اصلی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزههای رایج کلام مسیحی در باب ذات و صفات خداوند مطابق با کتاب مقدس نیستند و از همین رو ناسازگاریهایی را با علم جدید در اندیشههای دینی بهوجود آورده است. یکی از این ناسازگاریها، در مسئلة تعارض میان علم پیشین الهی و اختیار انسان نمود پیدا میکند. خداباوران گشوده ضمن بازتعریف برخی صفات خداوند ازجمله علم مطلق خداوند، سعی در حل این تعارض سنتی و جنجالی کردهاند. آنها همچنین برای حل این مسئله، رابطة خداوند با جهان را نیز بهگونهای جدید تفسیر کردهاند. در این مقاله تلاش میشود تا روش حل تعارض میان علم پیشین خداوند و اختیار انسان توسط الهیدانان گشوده با تکیهبر فلسفة صدرایی مورد واکاوی و نقد قرار گیرد.
مهدی ابوطالبی یزدی؛ رسول رسولی پور؛ امیرعباس علیزمانی؛ قربان علمی؛ محسن جوادی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 1-24
چکیده
خداباوری گشوده بهعنوان رویکرد جدیدی در عرصۀ الهیات و فلسفة دین، نظریات و دیدگاههایی را مطرح کرده است که هم به لحاظ فلسفی و هم به لحاظ الهیاتی (کلامی) توجه بسیاری از اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. مدعای اصلی و اساسی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزههای رایج دربارۀ ذات و صفات خدا (و بهطور خاص صفاتی مانند ...
بیشتر
خداباوری گشوده بهعنوان رویکرد جدیدی در عرصۀ الهیات و فلسفة دین، نظریات و دیدگاههایی را مطرح کرده است که هم به لحاظ فلسفی و هم به لحاظ الهیاتی (کلامی) توجه بسیاری از اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. مدعای اصلی و اساسی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزههای رایج دربارۀ ذات و صفات خدا (و بهطور خاص صفاتی مانند علم پیشین خدا، تغییرناپذیری، انفعالناپذیری و بیزمانبودن خدا)، برگرفته از فلسفههای یونانی، بهویژه سنت نوافلاطونی هستند و تحت تأثیر آنها قرار دارند و به همین دلیل، از مسیر اصلی خودشان که همان مسیر کتاب مقدس است، فاصله گرفتهاند. بنابراین، برای زدودن انگارههای نادرست فلسفی از صفات حقیقی خدا در کتاب مقدس، بایستی بار دیگر آنها را بازبینی و اصلاح کنیم. از آنجا که بنیانگذاران و مدافعان این مکتب مدعی هستند که نظریاتشان در سنت خداباوری و خداباوری سنتی ریشه دارد، با نگاهی تاریخی به این جنبش الهیاتی و بررسی مسیر پیدایش آن، صحتوسقم ادعای آنها را ارزیابی میکنیم. برخی از الهیدانان و فلاسفۀ دین معاصر، خداباوری گشوده را از انواع خداباوری سنتی قلمداد میکنند، برخی دیگر آن را انحرافی در سنت خداباوری و برخی نیز آن را نوعی مکتب ارتدادی و بدعتآمیز میدانند که در سنت راستکیشی جایگاهی ندارد. بههرحال، هرچند زمان زیادی از آغاز این جنبش نمیگذرد توانسته است نظرها را، چه موافق چه مخالف، به خود جلب کند؛ تعداد بسیار زیاد مکتوباتی که در تأیید یا ردّ این مکتب نگاشته شده است، شاهد این مدعاست. بنابراین، جا دارد ما نیز با استفاده از منابع بسیار غنی خود در سنت فلسفیـکلامی اسلام و با شناخت کاملی از این دیدگاه، وارد عرصۀ بحثهای جدید در حوزۀ الهیات و فلسفة دین شویم.