نرگس کریمی واقف؛ عبدالرسول کشفی؛ محمدرضا بیات
چکیده
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار ...
بیشتر
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار است. نلسون پایک با ارائه سه معنا از «قدرت» تلاش میکند که ناسازگاری فوق را حل کند. وی معتقد است که خدا میتواند مرتکب عمل ضداخلاقی شود اما سرشت او چنان است که مانع از تحقق این امر میشود. به باور جاشوا هافمن، راه حل پایک مستلزم نفی ضرورت از خیرخواهی خداوند است. در پاسخ، پایک با پذیرش نفی ضرورت خیرخواهی از خداوند معتقد است که رفع ناسازگاری فوق راهحلی جز پیشنهاد وی ندارد. به نظر میرسد که میتوان با تفکیک ضرورت منطقی و ضرورت متافیزیکی ناظر به عنوان و یا شخص خداوند، از راه حل پایک دفاع کرد. عنوان خداوند در تمام جهانهای ممکن خیرخواه است، اما شخصی که خداست صرفا در جهان واقع خیرخواه است. از این رو وصف ضرورت برای خیرخواهی خداوند همچنان پابرجاست اما این ضرورت ناظر به شخص خداوند نیست تا محدودکننده قدرت مطلق او باشد.