میرزامهدی اصفهانی در حوزة مشهد مؤسس مکتبی بود که بعدها به مکتب تفکیک معروف شد. محمدرضا حکیمی اولینبار واژة تفکیک را برای این نحلة فکری پیشنهاد کرد. به اعتقاد وی مکتب تفکیک جهانبینیای است که مفاهیم و علوم بشریای مانند فلسفه را از معارف ناب الهی برگرفته از کتاب و سنت تفکیک میکند. آنها معتقدند نباید هیچگونه ناخالصی را در فهم ...
بیشتر
میرزامهدی اصفهانی در حوزة مشهد مؤسس مکتبی بود که بعدها به مکتب تفکیک معروف شد. محمدرضا حکیمی اولینبار واژة تفکیک را برای این نحلة فکری پیشنهاد کرد. به اعتقاد وی مکتب تفکیک جهانبینیای است که مفاهیم و علوم بشریای مانند فلسفه را از معارف ناب الهی برگرفته از کتاب و سنت تفکیک میکند. آنها معتقدند نباید هیچگونه ناخالصی را در فهم معارف دینی راه داد. ازاینرو بهشدت مخالف بهکارگیری عقل به شیوة فلاسفه در دفاع و تبیین آموزههای دینیاند؛ چراکه دین را در استفاده از روشهای عقلانی خودکفا میپندارند و شأن دین را برتر از آن میدانند که برای تبیین آن به معارف بیرونی همچون معارف یونانی و هندی روی آورد. در این مقاله بررسی خواهیم کرد که آیا فهم دین بدون هیچ پیشدانستهای ممکن است؟ سپس با استفاده از یافتههای دانش هرمنوتیک نشان خواهیم داد که همواره فهم در هر دانشی ازجمله معارف دینی با پیشدانستهها آغاز میشود و در گفتوگوی با متن این پیشفرضها در فرایندی حلقوی تعدیل میشوند. ازاینرو لازم است تا در دانش یا دانشهایی این پیشدانستهها ابتدا بررسی شوند. این علوم نیز منابع خود را از هر سرزمین که لازم باشد بهدست میآورند و تفاوتی میان هند و عربستان در آنها نیست. گرچه ممکن است همین دانشها نیز در تعامل با معرفت دینی دچار تغییر و تحول اساسی شوند. سپس این موضوع را بررسی کردهایم که در دانشهایی همچون فلسفه که مرز مشترکی با معارف دینی پیدا میکنند آیا میتوان از تجربیات فکری بشر در دانشهای مذکور به منظور فهم بهتر گزارههای مشترک در دین بهره برد؟ بعد از آن، به دلایل بررسیهای تطبیقی میان دانشهای بشری و معارف دینی پرداختهایم. در این میان مخالفتنکردن امامان معصوم (ع) با علوم وارداتی را بررسی و از این رهگذر دلایل وامگیری متفکران اسلامی از نظامهای عقلانی بیرونی ازجمله فلسفه را بررسی و نشان دادهایم که ماهیت دین بهگونهای است که بررسیهای تطبیقی را ترغیب میکند.