امیر راستین طرقی؛ وحیده فخار نوغانی
چکیده
سخن گفتن از زندگی پس از مرگ برای انسان زمانی خردپذیر است که انسانِ پس از مرگ با فرد دنیایی وحدت شخصی و اینهمانی وجود داشته باشند. از سوی دیگر، چون هویت انسان در دنیا همراه با حیثیتی جسمانی است(یا بر اساس دیدگاههای مادهگرایانه، اساساً هویتی جسمانی است)، تبیین استمرار حیات پس از مرگ و رستاخیز انسان، در گرو حضور بعد جسمانی او و به ...
بیشتر
سخن گفتن از زندگی پس از مرگ برای انسان زمانی خردپذیر است که انسانِ پس از مرگ با فرد دنیایی وحدت شخصی و اینهمانی وجود داشته باشند. از سوی دیگر، چون هویت انسان در دنیا همراه با حیثیتی جسمانی است(یا بر اساس دیدگاههای مادهگرایانه، اساساً هویتی جسمانی است)، تبیین استمرار حیات پس از مرگ و رستاخیز انسان، در گرو حضور بعد جسمانی او و به عبارتی وامدار تبیین نوعی رستاخیز جسمانی است. آموزههای ادیان الهی نیز بر چنین رستاخیزی تأکید دارند. نوشتار حاضر، بر اساس روش گزارشی-تحلیلی، ضمن مروری بر مهمترین روایتهای الهیدانان مسیحی از تبیین اینهمانی شخصی انسان در جهان پسین و نقدهای فیلسوفان دین بر این دیدگاهها، بر آن است تا بر اساس خوانشی ویژه از برخی مبانی حکمت متعالیه و سخنان صدرالمتألهین، به معرفی و تببین نظریهای متفاوت از اینهمانی شخصی بپردازد. به نظر میرسد نظریه پیوستار وجودی و اینهمانی شخصی انسان بر مبنای اشتداد وجودی بدن، ضمن مصونیت از عمده اشکالات مربوط به سایر مدلها، از ظرفیتها و مزایای بیشتری نیز برخوردار است.