علی رحیمی شاهرخت؛ علی حقی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 109-126
چکیده
یکی از نظریههای عرصة دینپژوهی معاصر ایران پروژة «عقلانیت و معنویت» مصطفی ملکیان است. این نظریه با محور قراردادن مؤلفههای اجتنابناپذیر مدرنیته به مواجهه با دین سنتی میرود و ضمن مقایسه این مؤلفهها با ویژگیهای اصلی دین سنتی، حکم به تباین میان دینداری و مدرنبودن میکند. فهم سنتی از دین را در جهان مدرن کارآمد نمیداند ...
بیشتر
یکی از نظریههای عرصة دینپژوهی معاصر ایران پروژة «عقلانیت و معنویت» مصطفی ملکیان است. این نظریه با محور قراردادن مؤلفههای اجتنابناپذیر مدرنیته به مواجهه با دین سنتی میرود و ضمن مقایسه این مؤلفهها با ویژگیهای اصلی دین سنتی، حکم به تباین میان دینداری و مدرنبودن میکند. فهم سنتی از دین را در جهان مدرن کارآمد نمیداند و فهمی جدید از دین (معنویت) را که سازگار با مؤلفههای مدرنیته است معرفی میکند. این مقاله کوشیده است تصویری روشن و شفاف از ارکان اصلی این نظریه، که عبارتاند از عقلانیت، معنویت و زندگی اصیل، ارائه دهد. در ابتدا مراد ملکیان از دین بیان میشود و بعد از آن تقریری از نظریۀ عقلانیت و معنویت ارائه خواهد شد و بهکوتاهی نقدهایی که علیه این نظریه ارائه کردهایم، و عناوین آنها در زیر آمده است، اشاره میشود. 1. ابهام در تقسیمبندی دین؛ 2. عدول از مبنا؛ 3. صورتبندی نادرست از استدلال و تبعیت از استدلال و ناسازگاری آن با همة اقسام تعبد؛ 4. تاریخیبودن دین؛ 5. ابهام در نقطه تمایز میان معنویت و عقلانیت؛ 6. نبود برنامهای برای اجتماع و کار جمعی؛ 7. شرایط سخت معنویت برای عموم مردم.