امیر راستین طرقی؛ وحیده فخار نوغانی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401
چکیده
از جمله رویکردهای بررسی مفهوم دعا در الهیات، رویکرد معرفتشناختی دعا است که در آن امکان باور به استجابت دعا مورد تامل قرار گرفته است. از منظر برخی از فیلسوفان دین مانند دیویسون، اطمینان و یقین به استجابت دعا امکانپذیر نیست چرا که علل گوناگونی به جز دعای بندگان در وقوع یک پدیده ممکن است موثر باشد. علاوه بر این پوشیده بودن انگیزه خداوند ...
بیشتر
از جمله رویکردهای بررسی مفهوم دعا در الهیات، رویکرد معرفتشناختی دعا است که در آن امکان باور به استجابت دعا مورد تامل قرار گرفته است. از منظر برخی از فیلسوفان دین مانند دیویسون، اطمینان و یقین به استجابت دعا امکانپذیر نیست چرا که علل گوناگونی به جز دعای بندگان در وقوع یک پدیده ممکن است موثر باشد. علاوه بر این پوشیده بودن انگیزه خداوند از تحقق واقعه مورد نظر، احتمال وصول به این یقین را ضعیفتر میسازد. در مقابل برخی از الهیدانان مانند چوی وصول به این یقین را با توجه به شواهد مقارن با وقوع پدیده مورد نظر امکانپذیر میدانند. در نوشتار حاضر از رهگذر مطالعه تطبیقی دیدگاه دیویسون و چوی و بررسی دلایل هر کدام تلاش شده است تا تحلیلی از یقین مطلوب در ساحت الهیات دعا مطرح شود. استدلال از راه بهترین تبیین به واسطه شواهد موجود و نیز وجود برخی از شواهد و مویدات درون دینی به مثابه تضمین معرفتی استجابت دعا، میتواند فرضیه استجابت دعا به واسطه دعای بندگان را تقویت کند.