جستارهای فلسفه دین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رشتة فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 استاد گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس

3 عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات

http://dx.doi.org/10.22034/rs.2021.35069.1419

چکیده

افلاطون در هیچ یک از آثار خود نظریه منقح و مفصلی در باب شرور ارائه نداده است و تنها در برخی محاورات وی می توان اشاراتی به مسائلی همچون منشأ پیدایش شرور در عالم یافت. ابهام موجود در آثار افلاطون سبب شده که برخی پژوهشگران اظهار دارند که اساساً افلاطون نظریه ای در این باب نپرورانده و گروهی دیگر که معتقدند وی در باره منشأ شر سخن گفته، در تعیین این منشأ اختلاف کرده اند. در این مقاله، با توجه به تقسیم بندی معاصر میان شر متافیزیکی، شر طبیعی و شر اخلاقی و با استناد به آثار افلاطون و دیدگاه مفسران آن، این فرضیه دنبال می شود که افلاطون برای هر یک از اقسام شر سرچشمه متفاوتی قایل است؛ شر متافیزیکی که تنها در عالم طبیعت محقق می شود حقیقتی سلبی دارد و از این واقعیت سرچشمه می گیرد که موجودات طبیعی به مثابه بازتابهای عالم ایده ها از همه کمالات ایده ها برخوردار نیستند. شرور اخلاقی به فعالیت نفس بازمی گردند و شرور طبیعی ناشی از ضرورت یا ماده اند. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که سخنان به ظاهر ناسازگار افلاطون در تعیین منشأ شر در نظر دقیق با هم سازگارند.

کلیدواژه‌ها

ابن سینا، محمد بن عبدالله (1404 ق). الشفاء (الهیات)، قم، انتشارات مرعشی.
بختیاری، فاطمه (1396). «منشأ وجودی شر در فلسفه افلاطون»، پژوهش های هستی شناختی، سال 6، شماره 11، صفحات 151-164.
پلنتینگا (پلانتینجا)، الوین (1384). فلسفه دین؛ خدا، اختیار و شر، ترجمه و توضیح محمد سعیدی مهر، چاپ دوم، قم، انتشارات طه.
فیروزکوهی، محمد و علی اکبر احمدی افرمجانی (1397). «نقش ضرورت در مواجهه با مسئله شر در فلسفه افلاطون»، نامه حکمت، شماره 31، 197-210.
ملاصدرا، صدرالدین محمد شیرازی (1981م.). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ملاصدرا (1360)  الشواهد الربوبیه، به همراه تعلیقات ملاهادی سبزواری، تصحیح و تعلیق سید جلال الدین آشتیانی، چاپ دوم، مشهد، المرکز الجامعی للنشر.
میرداماد، محمد باقر (1367) القبسات، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
Cherniss, Harold, (1954). “The Sources of Evil According to Plato”, American Philosophical Society. Vol. 98, no. 1, 23-30.
Chilcott, C. M., (1923). “The Platonic Theory of Evil”, The Classical Quarterly, vol. 17, no. 1, 27-31.
Chlup, Radek, (1997). “Two Kinds of Necessity in Plato’s Dialogues”, Listy Filologicke, CXX, 3-4, 204-216.
Easterling, H. J., (1964). “Evil in Plato; Review of Die Vernunft und das Problem des Bosen im Rahmen der Platonischen Ethik und Metaphysik by Fritz-Peter Hager”, The Classical Review, New Series, vol. 14, no. 3, 261-262.
Hackforth, Robert, (1946). “Moral Evil and the Ignorance in Plato’s Ethics,” The Classical Quarterly, 40, no. ¾.
Leibnitz, G. W., (1951). Theodicy Essays on the Goodness of God, the Freedom of Man and the Origin of Evil, Austin Farrer (Commentator) & E.M. Huggard (trans.), London: Routledge & Kegan Paul Limited.
Mohr, Richard, (1978). “Plato’s Final Thoughts on Evil: Laws X, 899-905”, Mind, vol. 87, no. 348, 572-575.
Plato, (1997). Complete Works, edited, with introduction and notes, by
John M. Cooper; associate editor, D. S. Hutchinson, Cambridge, Hackett Publishing Company.
Reichenbach, Bruce R., (1982). Evil and a Good God, New York, Fordham University Press.