حمیدرضا آیت اللهی؛ مریم شادی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1392، ، صفحه 1-19
چکیده
پرسشگری از خدا و جهان آفرینش توسط لودیگ ویتگنشتاین یکی از پر رمز و رازترین و در عین حال کمدامنهترین کنشهای فلسفی اوست که واکاوی حدود و ثغور آن میتواند در روشنشدن بسیاری از زوایای فکری این فیلسوف مؤثر باشد. خدای ویتگنشتاین، در دیدگاه اولیة او، آشکارگی در عالم ندارد. او در بررسی دقیقی به بینسبتبودن زبان و تعابیر متافیزیک، ...
بیشتر
پرسشگری از خدا و جهان آفرینش توسط لودیگ ویتگنشتاین یکی از پر رمز و رازترین و در عین حال کمدامنهترین کنشهای فلسفی اوست که واکاوی حدود و ثغور آن میتواند در روشنشدن بسیاری از زوایای فکری این فیلسوف مؤثر باشد. خدای ویتگنشتاین، در دیدگاه اولیة او، آشکارگی در عالم ندارد. او در بررسی دقیقی به بینسبتبودن زبان و تعابیر متافیزیک، اخلاق و مواردی از این سنخ، با جهان پیرامون میرسد و وجود هرگونه سخن محصلی را در این باره مردود میداند. اما تدقیق مرزهای جهان و زبان توسط وی و نوع چیدمان نسبتهای زبانی تسری داده شده به رابطة خدا و جهان، علیرغم پیریزی بنیانی موضوع، چندان کاربرد عملی ندارند. به نحوی که شیوة پردازش ویتگنشتاین در این عرصه تبدیل به نسخهای شده که وی آن را بر اساس دلخواستههای زبان خویش ترسیم کرده است. میتوان گفت که جدا از دعوی واقعگرایی و غیر واقعگرایی در تحلیل موضع وی، رویکرد او در این عرصه رویکردی انتزاعی و البته از حیث مفهومی معنویتگرایانه به شمار میآید.