زینب یوسفی؛ محمد علی اخگر؛ عباس احمدی سعدی
چکیده
در این نوشتار، مسألهی کثرت و تنوع دینی در آراء جوادی آملی و پاسخ او به پرسشهای اصلی ذیل این مسأله مورد بررسی قرار میگیرد. هدف این پژوهش این است که با روش توصیفی – تحلیلی به گونهشناسی دیدگاه جوادی آملی در خصوص مسألهی تعدد ادیان پرداخته و اندراج پاسخهای او به سه پرسش اصلی مسالهی تعدد ادیان یعنی پرسش حقانیت، پرسش نجات و پرسش ...
بیشتر
در این نوشتار، مسألهی کثرت و تنوع دینی در آراء جوادی آملی و پاسخ او به پرسشهای اصلی ذیل این مسأله مورد بررسی قرار میگیرد. هدف این پژوهش این است که با روش توصیفی – تحلیلی به گونهشناسی دیدگاه جوادی آملی در خصوص مسألهی تعدد ادیان پرداخته و اندراج پاسخهای او به سه پرسش اصلی مسالهی تعدد ادیان یعنی پرسش حقانیت، پرسش نجات و پرسش تعامل پیروان ادیان، ذیل یکی از نظریات اصلی این مسأله معین گردد. در راستای دستیابی به این هدف، دیدگاه جوادی آملی در خصوص پرسش حقانیت بر اساس وحدت دین و فطرت، نقد نسبیت در فاعل و واقعیت و مسألهی صراط مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده میشود که جوادی آملی بیشتر موضعی انحصارگرایانه نسبت به حقانیت ادیان دارد. جوادی آملی در پاسخ به پرسش نجات با طرح مسائلی همچون هدایت و معذوریت، نگرشی شمولگرایانه را در پیش میگیرد. در پاسخ به نحوهی تعامل با پیروان سایر ادیان نیز، ایشان معتقد به همزیستی مسالمتآمیزِ متکی بر معیار و ملاک هستند همزیستیای که عملا متکی بر نگرش شمولگرایانه به تعدد و کثرت دینی قابل تحقق است.
مرضیه رضایی؛ حمیدرضا آیت اللهی؛ محمد سعیدی مهر
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 91-109
چکیده
یکی از مباحث مهم در فلسفة دین، موضوع وحدت عالم و نسبتش با واحدبودن خداوند است. این برداشتهای متفاوت از وحدت عالم تحت بحث وحدت وجود چالشبرانگیز شده است. در این مقاله تلاش میکنیم دیدگاه فیلسوفان مسلمان وابسته به مکتب حکمت متعالیه را با این بحث روشن سازیم و استدلالهای آنها را ارزیابی کنیم و برتری دیدگاه برخی بر برخی دیگر را نشان ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در فلسفة دین، موضوع وحدت عالم و نسبتش با واحدبودن خداوند است. این برداشتهای متفاوت از وحدت عالم تحت بحث وحدت وجود چالشبرانگیز شده است. در این مقاله تلاش میکنیم دیدگاه فیلسوفان مسلمان وابسته به مکتب حکمت متعالیه را با این بحث روشن سازیم و استدلالهای آنها را ارزیابی کنیم و برتری دیدگاه برخی بر برخی دیگر را نشان دهیم. برای این کار دیدگاه سه تن از شارحان حکمت صدرا را که آرای متضادی دارند برگزیدهایم و تجزیه و تحلیل کردهایم. علامه طباطبایی که گاه به وحدت تشکیکی و گاه شخصی متمایل است، گاهی نیز حکم به همسانی دو تعبیر میدهد درنهایت با براهین قاطع وحدت شخصی را میپذیرد اما توان پاسخگویی شبهات را ندارد. مطهری با وحدت وجود، نفی کثرات و معدوم دانستن ممکنات مخالف است. و درنهایت علامه جوادی آملی با اثبات «وجود مطلق» و قرار دادن «وجود» و «نمود» در برابر «عدم» ایراداتی را که مانع اکمال فلسفه بر مبنای وحدت وجود بود، از میان برداشتند لذا راه برای تغییر و ارتقای بسیاری از مباحث همچون قاعدة بسیطالحقیقه باز شد. در این نوشتار در صددیم مقایسة نقادانهای از دیدگاه این سه متفکر داشته باشیم.