بشر ممداف؛ محمد محمد رضایی
چکیده
معضل شر و مسئلهی معجزه،از مهمترین مسائل فلسفهی دین میباشد. جان مکی، ویلیامرو و سایر فیلسوفان مسئلهی منطقی شر و مسئلهی شواهدی شر را مطرح میسازند، حال آنکه جیمز کلر معجزه را به منزلهی مسئله سوم شر مطرح ساختهاست. جیمز کلر معجزه را به دو قسم، معجزات معرفتی و عملی تقسیم میکند و معتقد است که احتمال وقوع معجزات ...
بیشتر
معضل شر و مسئلهی معجزه،از مهمترین مسائل فلسفهی دین میباشد. جان مکی، ویلیامرو و سایر فیلسوفان مسئلهی منطقی شر و مسئلهی شواهدی شر را مطرح میسازند، حال آنکه جیمز کلر معجزه را به منزلهی مسئله سوم شر مطرح ساختهاست. جیمز کلر معجزه را به دو قسم، معجزات معرفتی و عملی تقسیم میکند و معتقد است که احتمال وقوع معجزات به هر دو معنای مزبور در حقیقت مسئلهی شر را تقویت می کند و آنرا به یک معضل برای صفاتی همچون قادر مطلق، عالم مطلق و نیکخواهی محض خداوند برمیشمارد. جیمز کلر با استناد بر پارادایم علوم تجربی، درک مدرنی از معجزه به عنوان تعلیق موقت یک یا چند قانون طبیعت که با قدرت الهی انجام شده است را الگوی کار خود قرار میدهد و بهرهمندی تنها گروهی خاص از معجزه را در تناقض با عدالت خداوند میداند. حال آنکه از نظر حکماء و متکلمین مسلمان اولا بر خلاف دیدگاه متفکران غربی معجزه از جهت خرق عادت بودن صرفا با قوانین علوم تجربی و با تجربه عادی و روزمره انسان مخالف است، نه اینکه خارج از قانون وقواعد عقلی-فلسفی باشد. ثانیا، معجزه حجت عمومی خداوند است و آن نه تنها فقط برای فرزانگان، بلکه برای همگان مفید وحجت آن غیر قابل انکار است.
وحیده فخار نوغانی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
دوره 7، شماره 2 ، آبان 1397، ، صفحه 35-54
چکیده
در اندیشة دینی معجزات گواهی بیّن بر صدق انبیای الهی است که زمینة ظهور یقین مخاطب را فراهم میکند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطة منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یادشده را از نوع یقین اقناعی میشمارند. به نظر آیتالله جوادی ...
بیشتر
در اندیشة دینی معجزات گواهی بیّن بر صدق انبیای الهی است که زمینة ظهور یقین مخاطب را فراهم میکند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطة منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یادشده را از نوع یقین اقناعی میشمارند. به نظر آیتالله جوادی آملی معجزات دلیل عقلی بر صدق نبوتاند و یقین حاصل از آن نیز یقین منطقی است. ظهور یقین اقناعی ناشی از مواجهة حسی مخاطبان با معجزات و ضعف ادراک عقلی مخاطبان در کشف رابطة منطقی میان معجزات و مدلول آن است. این پژوهش به بررسی و نقد این دیدگاه و میزان کارآمدی آن در ظهور یقین منطقی میپردازد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که هرچند دیدگاه یادشده به دلیل توجه به مبانی معرفتشناختی معجزات در مقایسه با سایر دیدگاهها از نقاط قوت بسیاری برخوردار است اما در فرآیند تبیین دلالت منطقی معجزات، تشخیص برخی از معیارها برای مخاطبان دشوار است. علاوه بر این در پایان پژوهش تلاش شده است تا دلالت بیّن معجزات با توجه به هدف از بعثت انبیای الهی تبیین شود.
فرج اله براتی؛ محسن جوادی
دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 15-37
چکیده
در سنت اسلامی، یکی از مباحث مهم و اساسی در خصوص معجزه، بحث از دلالت معجزه بر نبوت پیامبران است. اندیشمندان اسلامی عمدتاً معجزه را دلیل بر صدق مدعی نبوت میدانند نه بر صدق تعالیم او؛ زیرا به اعتقاد آنان رابطهای میان یک عمل خارقالعاده و صدق تعلیمات کسی که چنین امری را انجام داده است وجود ندارد. میتوان گفت وجه مشترک دیدگاه اسلامی ...
بیشتر
در سنت اسلامی، یکی از مباحث مهم و اساسی در خصوص معجزه، بحث از دلالت معجزه بر نبوت پیامبران است. اندیشمندان اسلامی عمدتاً معجزه را دلیل بر صدق مدعی نبوت میدانند نه بر صدق تعالیم او؛ زیرا به اعتقاد آنان رابطهای میان یک عمل خارقالعاده و صدق تعلیمات کسی که چنین امری را انجام داده است وجود ندارد. میتوان گفت وجه مشترک دیدگاه اسلامی در دلالت معجزه، صدق مدعی نبوت پیامبر است. دیدگاه اندیشمندان غربی در این مورد، انسجام و روشنایی لازم را ندارد. در سنت فلسفیـالهیاتی غربی از راه معجزه بر وجود خداوند استدلال میشود و فلاسفة غربی تأکید دارند معجزه بر صدق و درستی تعالیم و آموزههای دینی خاص گواهی میدهد و موجب رجحان یک دین بر دین دیگر میشود. از میان اندیشمندان مسلمان علامه طباطبایی برخلاف بسیاری، راه شناخت انبیا را منحصر در معجزه میداند. و از میان اندیشمندان غربی نیز سویینبرن در برخی تعبیرات خود مدلول معجزه را اثبات نبوت معجزهگر میداند. علامه طباطبایی و سویینبرن در خصوص مفهوم معجزه برخی نظرات مشترک دارند، ولی در خصوص مدلول معجزه دیدگاه متفاوتی دارند؛ زیرا سویینبرن مدلول معجزه را اثبات وجود خدا و درستی تعالیم پیامبر میداند در حالی که علامه طباطبایی مدلول معجزه را فقط صدق مدعی نبوت میداند.