مصطفی عابدی؛ محمد اصغری؛ عیسی موسی زاده
دوره 10، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 77-96
چکیده
در عقلگرایی جدید که با دکارت شروع میشود، معرفت فراتر از عقل جایی ندارد و هر آنچه با عقل شناختنی نباشد، در حوزه معرفت جای نمیگیرد. از آنجا که دکارت ایمان را از سنخ معرفت نمی-شمارد، میان عقل و دین تفاوتی ماهوی میگذارد و آن دو را به دو معنای کاملاً مختلفی تفسیر مینماید؛ به این معنا که ایمان را از تبار باور شمرده و آن را با اعتماد ...
بیشتر
در عقلگرایی جدید که با دکارت شروع میشود، معرفت فراتر از عقل جایی ندارد و هر آنچه با عقل شناختنی نباشد، در حوزه معرفت جای نمیگیرد. از آنجا که دکارت ایمان را از سنخ معرفت نمی-شمارد، میان عقل و دین تفاوتی ماهوی میگذارد و آن دو را به دو معنای کاملاً مختلفی تفسیر مینماید؛ به این معنا که ایمان را از تبار باور شمرده و آن را با اعتماد و اطمینان برابر میداند. ایمان برخلاف معرفت و عقلانیت که بهتدریج و برپایه تلاش آدمی بهدست میآید، دفعتاً رخ میدهد و وحی الهی نه بهتدریج و تدرُّج بلکه در ضمن تغییری دفعی ما را به مقام اعتقادی مصون از خطا برمیکشد. دکارت در باب ارتباط روش ریاضی با مقولات دینی نیز معتقد است که اساساً روش ریاضی در حوزۀ ایمان کاربردی نداشته و به حوزه معرفت عقلانی محدود است. وی در داوری میان دین و عقل، به سود دین حکم میکند و الهیات را به مثابۀ علم غیرممکن میشمارد.