سارا قزلباش؛ سید مصطفی شهرآئینی
چکیده
بر اساس دیدگاه ویتگنشتاین دوم، بررسی معناداری و فهم باورها، به نظام «بیان معنا» یا محاسبات معناشناختی مربوط میشود. هر نظام زبانشناختی بهمثابه یک «بازی زبانی» که برگرفته از نحوهای از زندگی است، روش و قاعدهای برای بیان معنا و فهم آن ایجاد کرده است». این رویکرد، الگوی «قاعدهمندی» را برای فهم و توجیه باورهای ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه ویتگنشتاین دوم، بررسی معناداری و فهم باورها، به نظام «بیان معنا» یا محاسبات معناشناختی مربوط میشود. هر نظام زبانشناختی بهمثابه یک «بازی زبانی» که برگرفته از نحوهای از زندگی است، روش و قاعدهای برای بیان معنا و فهم آن ایجاد کرده است». این رویکرد، الگوی «قاعدهمندی» را برای فهم و توجیه باورهای مختلف معرفی میکند، به نحوی که ما معناداری یک باور را بر اساس قواعد و تکنیکهای کاربرد کلمات در آن بازی زبانی، تبیین و محاسبه میکنیم. اما ویتگنشتاین، فهم باورهای دینی بر اساس این الگو را غیرممکن دانسته و باورهای دینی را بهمثابه یک «نگرش»، بهدلیل برخورداری از وجه تصویری مبهم، متعلق فهم قاعدهمند نمیداند. با این حال، با توجه به اینکه از نظر وی، تصاویر دارای وجه التفاتی هستند، نه تطبیقی، این مقاله درصدد است نشان دهد که با توجه به وجه «ارتباطی» فهم و نیز التفاتی بودنِ تصویر دینی، وجه ارجاعی معنای دینی، محتوای پدیداری جهان بهمثابه امر وجودی یا اطلاعات بوده ولذا میتوان با توجه به وجه ارتباطی فهم و معنا، «قاعدهمندی» را الگویی برای بررسی معناداری و فهم باورهای دینی دانست.