فاطمه رأفتی؛ محمد سعیدی مهر؛ بابک عباسی
چکیده
افلاطون در هیچ یک از آثار خود نظریه منقح و مفصلی در باب شرور ارائه نداده است و تنها در برخی محاورات وی می توان اشاراتی به مسائلی همچون منشأ پیدایش شرور در عالم یافت. ابهام موجود در آثار افلاطون سبب شده که برخی پژوهشگران اظهار دارند که اساساً افلاطون نظریه ای در این باب نپرورانده و گروهی دیگر که معتقدند وی در باره منشأ شر سخن گفته، در ...
بیشتر
افلاطون در هیچ یک از آثار خود نظریه منقح و مفصلی در باب شرور ارائه نداده است و تنها در برخی محاورات وی می توان اشاراتی به مسائلی همچون منشأ پیدایش شرور در عالم یافت. ابهام موجود در آثار افلاطون سبب شده که برخی پژوهشگران اظهار دارند که اساساً افلاطون نظریه ای در این باب نپرورانده و گروهی دیگر که معتقدند وی در باره منشأ شر سخن گفته، در تعیین این منشأ اختلاف کرده اند. در این مقاله، با توجه به تقسیم بندی معاصر میان شر متافیزیکی، شر طبیعی و شر اخلاقی و با استناد به آثار افلاطون و دیدگاه مفسران آن، این فرضیه دنبال می شود که افلاطون برای هر یک از اقسام شر سرچشمه متفاوتی قایل است؛ شر متافیزیکی که تنها در عالم طبیعت محقق می شود حقیقتی سلبی دارد و از این واقعیت سرچشمه می گیرد که موجودات طبیعی به مثابه بازتابهای عالم ایده ها از همه کمالات ایده ها برخوردار نیستند. شرور اخلاقی به فعالیت نفس بازمی گردند و شرور طبیعی ناشی از ضرورت یا ماده اند. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که سخنان به ظاهر ناسازگار افلاطون در تعیین منشأ شر در نظر دقیق با هم سازگارند.
فاطمه رأفتی؛ محمد سعیدی مهر
چکیده
نظریة عدمی شر نظریة عامی در باب ماهیت شرور است که بر طبق آن همة شرور سرشتی عدمی (یا به تعبیر دیگر، سلبی) دارند. در سدههای میانه فیلسوفـالهیدانان مسیحی برجستهای همچون سنت آگوستین و توماس آکوئینی طرفدار این نظریه بودهاند. این نظریه پس از قرنها کمتوجهی اخیراً در میان فیلسوفان دین معاصر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله ...
بیشتر
نظریة عدمی شر نظریة عامی در باب ماهیت شرور است که بر طبق آن همة شرور سرشتی عدمی (یا به تعبیر دیگر، سلبی) دارند. در سدههای میانه فیلسوفـالهیدانان مسیحی برجستهای همچون سنت آگوستین و توماس آکوئینی طرفدار این نظریه بودهاند. این نظریه پس از قرنها کمتوجهی اخیراً در میان فیلسوفان دین معاصر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله پس از مروری کوتاه بر پیشینه تاریخی این نظریه در دیدگاه آگوستین و آکوئینی، تفسیری از نظریة عدمی در فلسفة دین معاصر ارائه خواهیم داد. سپس برخی ادله له این نظریه را مطرح میکنیم و نشان خواهیم داد که این ادله چندان قابل قبول نیستند. در ادامه، ادلة مخالفان نظریة عدمی را طرح و بررسی میکنیم. تکیه این ادله بر طرح دو نمونه نقض برای نظریة عدمی است: درد و شرور اخلاقی. در هر دو مورد، ابتدا مهمترین دیدگاههای طرفین نزاع طرح و بررسی میشوند و در ادامه استدلال میشود که ضعف اساسی در ادبیات معاصر این بحث کمتوجهی به دیدگاههای مرتبط در شاخههای دیگر فلسفة معاصر بهخصوص دو حوزة فلسفة ذهن و فلسفة اخلاق است. بهنظر میرسد تعیین تکلیف دربارة نظریة عدمی شر به عنوان یک نظریة مطرح در حوزة فلسفة دین بدون روشنکردن مبانی این بحث در دو حوزة فلسفة ذهن و فلسفة اخلاق ممکن نیست.