امیر راستین طرقی؛ وحیده فخار نوغانی
چکیده
سخن گفتن از زندگی پس از مرگ برای انسان زمانی خردپذیر است که انسانِ پس از مرگ با فرد دنیایی وحدت شخصی و اینهمانی وجود داشته باشند. از سوی دیگر، چون هویت انسان در دنیا همراه با حیثیتی جسمانی است(یا بر اساس دیدگاههای مادهگرایانه، اساساً هویتی جسمانی است)، تبیین استمرار حیات پس از مرگ و رستاخیز انسان، در گرو حضور بعد جسمانی او و به ...
بیشتر
سخن گفتن از زندگی پس از مرگ برای انسان زمانی خردپذیر است که انسانِ پس از مرگ با فرد دنیایی وحدت شخصی و اینهمانی وجود داشته باشند. از سوی دیگر، چون هویت انسان در دنیا همراه با حیثیتی جسمانی است(یا بر اساس دیدگاههای مادهگرایانه، اساساً هویتی جسمانی است)، تبیین استمرار حیات پس از مرگ و رستاخیز انسان، در گرو حضور بعد جسمانی او و به عبارتی وامدار تبیین نوعی رستاخیز جسمانی است. آموزههای ادیان الهی نیز بر چنین رستاخیزی تأکید دارند. نوشتار حاضر، بر اساس روش گزارشی-تحلیلی، ضمن مروری بر مهمترین روایتهای الهیدانان مسیحی از تبیین اینهمانی شخصی انسان در جهان پسین و نقدهای فیلسوفان دین بر این دیدگاهها، بر آن است تا بر اساس خوانشی ویژه از برخی مبانی حکمت متعالیه و سخنان صدرالمتألهین، به معرفی و تببین نظریهای متفاوت از اینهمانی شخصی بپردازد. به نظر میرسد نظریه پیوستار وجودی و اینهمانی شخصی انسان بر مبنای اشتداد وجودی بدن، ضمن مصونیت از عمده اشکالات مربوط به سایر مدلها، از ظرفیتها و مزایای بیشتری نیز برخوردار است.
وحیده فخار نوغانی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
دوره 7، شماره 2 ، آبان 1397، ، صفحه 35-54
چکیده
در اندیشة دینی معجزات گواهی بیّن بر صدق انبیای الهی است که زمینة ظهور یقین مخاطب را فراهم میکند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطة منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یادشده را از نوع یقین اقناعی میشمارند. به نظر آیتالله جوادی ...
بیشتر
در اندیشة دینی معجزات گواهی بیّن بر صدق انبیای الهی است که زمینة ظهور یقین مخاطب را فراهم میکند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطة منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یادشده را از نوع یقین اقناعی میشمارند. به نظر آیتالله جوادی آملی معجزات دلیل عقلی بر صدق نبوتاند و یقین حاصل از آن نیز یقین منطقی است. ظهور یقین اقناعی ناشی از مواجهة حسی مخاطبان با معجزات و ضعف ادراک عقلی مخاطبان در کشف رابطة منطقی میان معجزات و مدلول آن است. این پژوهش به بررسی و نقد این دیدگاه و میزان کارآمدی آن در ظهور یقین منطقی میپردازد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که هرچند دیدگاه یادشده به دلیل توجه به مبانی معرفتشناختی معجزات در مقایسه با سایر دیدگاهها از نقاط قوت بسیاری برخوردار است اما در فرآیند تبیین دلالت منطقی معجزات، تشخیص برخی از معیارها برای مخاطبان دشوار است. علاوه بر این در پایان پژوهش تلاش شده است تا دلالت بیّن معجزات با توجه به هدف از بعثت انبیای الهی تبیین شود.