طاهره باغستانی؛ هادی وکیلی؛ نعیمه پورمحمدی؛ سید حسین سید موسوی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 103-138
چکیده
مسئله وقوع شر در نظام آفرینش از جمله مسائلی است که همواره ذهن متفکران جهان را به خود معطوف ساخته است. در فلسفة دین معاصر، از سه تقریر منطقی، قرینهای و اگزیستانسی برای تبیین مسئلة شر یاد میشود و پاسخ به این سه دسته تقریر از مسئله، بهترتیب در قالب دفاعیه، تئودیسه، و معنا-تسلابخشی صورت گرفته است. در این مقاله دیدگاه محییالدین ابنعربی، ...
بیشتر
مسئله وقوع شر در نظام آفرینش از جمله مسائلی است که همواره ذهن متفکران جهان را به خود معطوف ساخته است. در فلسفة دین معاصر، از سه تقریر منطقی، قرینهای و اگزیستانسی برای تبیین مسئلة شر یاد میشود و پاسخ به این سه دسته تقریر از مسئله، بهترتیب در قالب دفاعیه، تئودیسه، و معنا-تسلابخشی صورت گرفته است. در این مقاله دیدگاه محییالدین ابنعربی، نمایندة عرفان نظری و مؤسس مکتب اکبری را که از مشرب خاص عرفانی خود، به مسئلة شر پاسخ داده است مورد توجه قرار داده و پاسخهای او را در قالب دفاعیهها و تئودیسهها تقریر کردهایم. پاسخهای ابنعربی به مسئلة شر را بهطورعمده در قالب دفاعیههایی مانند موهومیبودن شر، عدمیبودن شر و نسبیبودن شر، و تئودیسههایی نظیر تئودیسة جبران، تئودیسة اختیار، تئوریسة بهترین جهان ممکن، تئودیسة پرورش روح، و تئودیسة خلوص، تئودیسة فرآیند، تئودیسة چلیپایی میتوان صورتبندی کرد.
طاهره باغستانی؛ هادی وکیلی؛ نعیمه پورمحمدی؛ سید حسین سید موسوی
دوره 11، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 33-52
چکیده
مسئله شر از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده و اندیشمندان بسیاری از راههای مختلف در صدد پاسخگویی به آن برآمدهاند. این راهها گاه برای جلوگیری از احساس الحاد یا ناامیدی نسبت به خالق هستی و گاه برای کاهش رنج یا اضطراب در زندگی مطرح شدهاند. در سنت عرفان اسلامی، ابن عربی که بنیانگذار عرفان نظری است، بر اساس مبانی عرفانی خاص خود ...
بیشتر
مسئله شر از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده و اندیشمندان بسیاری از راههای مختلف در صدد پاسخگویی به آن برآمدهاند. این راهها گاه برای جلوگیری از احساس الحاد یا ناامیدی نسبت به خالق هستی و گاه برای کاهش رنج یا اضطراب در زندگی مطرح شدهاند. در سنت عرفان اسلامی، ابن عربی که بنیانگذار عرفان نظری است، بر اساس مبانی عرفانی خاص خود یعنی نظام اسماء و صفات الهی، نظام احسن، اعیان ثابته، و وحدت شخصی وجود به ارائة راهحل در این زمینه پرداختهاست. در این مقاله میکوشیم بر اساس همین مبانی عرفانی و با توجه به شباهت رویکردهای عرفانی با رویکرد الهیات اگزیستانسی، به کشف و بازسازی پاسخ ابن عربی در این زمینه در مورد مسئله شر بر اساس تقریر اگزیستانسی هسکر بپردازیم . بر مبنای این راهحل، شر از نگاه ابنعربی، امری نسبی و مقید است و به تعینها و قابلیتهای پدیدههای موجود بازمیگردد و از آنجا که بر اساس اسمای حسنای الهی، کل نظام، نظامی احسن تلقی میشود و بر اساس نظریة وحدت شخصی وجود، حقیقت وجود در خداوند منحصر است، معنابخشی و تسلادهی با وجود الهی، امکانپذیر میشود.
نعیمه پورمحمدی؛ احمدرضا هاشمی
دوره 9، شماره 2 ، آذر 1399، ، صفحه 143-167
چکیده
با مسئله شاهدمحور شر از سوی ویلیام رو کمابیش آشنا هستیم. رو وجود خدا یا (در مقالات متأخرش) احتمال وجود خدا را به خاطر نیافتن دلایل موجهِ خدا برای تجویز شرور رد میکند. خداباوران در مقابل، کوشیدهاند از دلایلِ موجه خدا برای تجویز شرور پرده بردارند و توجیهاتی با عنوان تئودیسه عرضه کنند. در این میان، خداباوری شکگرایانه در واکنش به ...
بیشتر
با مسئله شاهدمحور شر از سوی ویلیام رو کمابیش آشنا هستیم. رو وجود خدا یا (در مقالات متأخرش) احتمال وجود خدا را به خاطر نیافتن دلایل موجهِ خدا برای تجویز شرور رد میکند. خداباوران در مقابل، کوشیدهاند از دلایلِ موجه خدا برای تجویز شرور پرده بردارند و توجیهاتی با عنوان تئودیسه عرضه کنند. در این میان، خداباوری شکگرایانه در واکنش به مسئله شر، از راه دیگری میرود. ادعای خداباوری شکگرایانه این است که ما موجودات بشری از اساس شاید نتوانیم به دلایلِ موجه خدا برای تجویز شرور پی ببریم و از آنجا که نیافتنِ دلیل از سوی ما انسانها دلیل قویای به سودِ نداشتنِ دلیل از سوی خدا نیست، برهان شر برای رد خدا سقوط میکند. ما در این مقاله ابتدا رویکرد خداباوری شکگرایانه به روایت ویلیام آلستون و مایکل برگمن را تبیین میکنیم و سپس بر اساس چالشهایی که دیگر فلاسفۀ دین و الاهیدانان پیش روی آنها قرار دادهاند به این نتیجه میرسیم که رویکرد خداباوری شکگرایانه هنوز نتوانسته است از حل آن چالشها برآید. از آنجا که چالشها از زوایای گوناگونی به این رویکرد وارد شده است، در این مقاله صرفاً چالشهای اخلاقی را مد نظر قرار دادیم. ما در این مقاله چالشهای یازدهگانهای را از متون مختلف فیلسوفان دین استخراج، صورتبندی وتحلیل کردیم و اشکالات و پاسخهای مجدد از هر دو طرفِ این منازعه را به دقت پیگرفتیم و در نهایت به این داوری رسیدیم که پاسخهای خداباروی شکگرایانه هنوز کافی و قانعکننده نیست و به نظر میرسد همچنان باید در جبهۀ مدافعهجویانۀ تئودیسه در برابر برهان شر مقاومت کرد.
نعیمه پورمحمدی
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 27-50
چکیده
جورج ماورودس، فیلسوف دین و معرفتشناس اصلاحشده، تلقی جدیدی از برهان ارائه میکند که با کمک آن میتوان نگاهی جدید به برهانهای سنتی اثبات وجود خدا داشت. او در ماهیت برهان با افزودن دو شرط «قطعیت» و «قانعکنندگی» بر دو شرط سابق «اعتبار» و «صحت»، برهان را یک مفهوم ترکیبی یا دوبعدی تلقی میکند که متشکل ...
بیشتر
جورج ماورودس، فیلسوف دین و معرفتشناس اصلاحشده، تلقی جدیدی از برهان ارائه میکند که با کمک آن میتوان نگاهی جدید به برهانهای سنتی اثبات وجود خدا داشت. او در ماهیت برهان با افزودن دو شرط «قطعیت» و «قانعکنندگی» بر دو شرط سابق «اعتبار» و «صحت»، برهان را یک مفهوم ترکیبی یا دوبعدی تلقی میکند که متشکل از دو عنصر عینی (اعتبار و صحت) و دو عنصر ذهنی (قطعیت و قانعکنندگی) است. با فرض این توصیف از ماهیت برهان، بهنظر میرسد میتوان اختلاف نظر گسترده میان طرفداران و منتقدان برهانهای اثبات خدا را اولاً دریافت و ثانیاً با درنظرگرفتن عناصر ذهنی در برهان، از برخی از روایتهای محکم و استوار این برهانها جانبداری کرد.
نعیمه پورمحمدی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 19-37
چکیده
اگر از پارادایم عقلی بیرون بیاییم و به پارادایم عاطفی و هیجانی نزدیک شویم، مسأله ای که در پی شر تولید می شود، از نوع منطقی (مسألۀ منطقی شر) یا فلسفی (مسألۀ قرینه ای شر) نیست. بلکه از نوع عاطفی و اگزیستانسی است. صورت ساده این مسأله این است که رابطه با خدا، بالاتر از هر رابطه شخصی دیگر نیازمند اعتماد، امنیت، رضایت خاطر، آرامش و امید است. ...
بیشتر
اگر از پارادایم عقلی بیرون بیاییم و به پارادایم عاطفی و هیجانی نزدیک شویم، مسأله ای که در پی شر تولید می شود، از نوع منطقی (مسألۀ منطقی شر) یا فلسفی (مسألۀ قرینه ای شر) نیست. بلکه از نوع عاطفی و اگزیستانسی است. صورت ساده این مسأله این است که رابطه با خدا، بالاتر از هر رابطه شخصی دیگر نیازمند اعتماد، امنیت، رضایت خاطر، آرامش و امید است. اما انسان با مشاهدۀ شر گزاف در زندگی خود از نظر روانی قادر نیست به رابطه عشق و پرستش خدا ادامه دهد. عواطف او از خدا رنجیده است و دچار حس غیبت، سکوت و بی توجهی خدا شده است. در این حالت پاسخهای منطقی (دفاعیه ها) و فلسفی (تئودیسه ها) که به مسألۀ شر داده می شوند، نامربوط و ناکارآمد هستند. انسان در این فضای عاطفی به جای نیاز به رفع ناسازگاری خدا وشر یا استدلال برای توجیه شر، نیازمند التیام قلب و ترمیم رابطه با خداست. در این فضاست که یکی از راه حل ها برای مسألۀ او، می تواند معنابخشی به رنج باشد. معناداری رنج خواهد توانست به رابطه او با خدا از سر نو معنا ببخشد و ایمان او را حفظ کند. در این مقاله به معرفی و تحلیل معانی رنج که الاهیدانان مبتنی بر کتاب مقدس مسیحی در پاسخ به مسألۀ اگزیستانسی شر یافته اند می پردازیم.