نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
کارشناس ارشد فلسفة دین، دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
یکی از حوزه های متاخر مطالعات عصب شناختی ، بررسی ماهیت تجربه دینی و ملازم های محتمل عصبی آن است. عصب شناسان در این حوزه مطالعاتی در صدند با بررسی ساختارهای عصبی میانجی در بروز تجربه دینی ، فهم دقیقی از ماهیت تجارب دینی به عنوان یک عمل شناختی بدست آورند. این مقاله با بررسی مطالعات عصب شناختی تجربه دینی ، دو رویکرد غالب در چنین مطالعاتی را رصد میکند. رویکرد نخست، تجربه دینی را به عنوان عملکرد نادرست ساختار عصبی و رویکرد دوم تجربه دینی را ماحصل عملکرد طبیعی ساختار عصبی مغز در نظر میگیرد. در ادامه، با ارایه گزارشی از مجموعه مطالعات صورت گرفته در ذیل این دو رویکرد ، به پنچ چالش عمده در مطالعات عصب شناختی تجربه دینی اشاره خواهد شد .
کلیدواژهها