نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران
2 دانشیار فلسفه دین دانشگاه تهران
چکیده
مسأله شر که بر طبق آن وجود شرور در تعارض ظاهری با سه صفت الهی یعنی علم مطلق، قدرت مطلق وخیرخواه مطلق بودن اوست، یکی ازمسائل مهم در فلسفه دین است که مورد بررسی اندیشمندان قرار گرفته است.جان فینبرگ مسأله شر را به دو مسأله فلسفی -کلامی و مسأله دینی تقسیم میکند. و مساله فلسفی -کلامی را نیز دارای دو صورت منطقی و قرینهای میداند. او بر اساس مبانی خود درباره اختیار و نظریات اخلاقی به شر اخلاقی پاسخ میگوید. فینبرگ بر اساس نظم طبیعی به شر طبیعی میپردازد. او به مسأله قرینهای با توجه به ماهیت استدلالات استقرایی و احتمالاتی و همچنین محدودیت های دانش بشر پاسخ میدهد. علامه طباطبایی در سایه نظام احسن به مسأله شر پاسخ میدهد و آن را عدمی میداند. در این مقاله به وجوه اشتراک و افتراق دیدگاههای این دو اندیشمند و ارزیابی آنها میپردازیم.
کلیدواژهها