انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
03
17
جایگاه خداباوری گشوده بهعنوان رویکردی نوین در میان انواع خداباوری
1
24
FA
مهدی
ابوطالبی یزدی
دانشجوی دکتری کلام؛ فلسفه دین و مسائل جدید کلامی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران
m.abutalebi@yahoo.com
رسول
رسولی پور
گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی
rasoulipour@yahoo.com
امیرعباس
علیزمانی
دانشیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران
amir_alizamani@ut.ac.ir
قربان
علمی
دانشیار گروه ادیان دانشگاه تهران
gelmi@ut.ac.ir
محسن
جوادی
استاد فلسفه دانشگاه قم
moh_javadi@yahoo.com
خداباوری گشوده بهعنوان رویکرد جدیدی در عرصۀ الهیات و فلسفة دین، نظریات و دیدگاههایی را مطرح کرده است که هم به لحاظ فلسفی و هم به لحاظ الهیاتی (کلامی) توجه بسیاری از اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. مدعای اصلی و اساسی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزههای رایج دربارۀ ذات و صفات خدا (و بهطور خاص صفاتی مانند علم پیشین خدا، تغییرناپذیری، انفعالناپذیری و بیزمانبودن خدا)، برگرفته از فلسفههای یونانی، بهویژه سنت نوافلاطونی هستند و تحت تأثیر آنها قرار دارند و به همین دلیل، از مسیر اصلی خودشان که همان مسیر کتاب مقدس است، فاصله گرفتهاند. بنابراین، برای زدودن انگارههای نادرست فلسفی از صفات حقیقی خدا در کتاب مقدس، بایستی بار دیگر آنها را بازبینی و اصلاح کنیم. از آنجا که بنیانگذاران و مدافعان این مکتب مدعی هستند که نظریاتشان در سنت خداباوری و خداباوری سنتی ریشه دارد، با نگاهی تاریخی به این جنبش الهیاتی و بررسی مسیر پیدایش آن، صحتوسقم ادعای آنها را ارزیابی میکنیم. برخی از الهیدانان و فلاسفۀ دین معاصر، خداباوری گشوده را از انواع خداباوری سنتی قلمداد میکنند، برخی دیگر آن را انحرافی در سنت خداباوری و برخی نیز آن را نوعی مکتب ارتدادی و بدعتآمیز میدانند که در سنت راستکیشی جایگاهی ندارد. بههرحال، هرچند زمان زیادی از آغاز این جنبش نمیگذرد توانسته است نظرها را، چه موافق چه مخالف، به خود جلب کند؛ تعداد بسیار زیاد مکتوباتی که در تأیید یا ردّ این مکتب نگاشته شده است، شاهد این مدعاست. بنابراین، جا دارد ما نیز با استفاده از منابع بسیار غنی خود در سنت فلسفیـکلامی اسلام و با شناخت کاملی از این دیدگاه، وارد عرصۀ بحثهای جدید در حوزۀ الهیات و فلسفة دین شویم.
خداباوری گشوده,خداباوری سنتی,سنت نوافلاطونی,ذات و صفات خدا,کتاب مقدس
https://journal.philor.org/article_245099.html
https://journal.philor.org/article_245099_1a7e26163957cdb4a5b8721415d12e6f.pdf
انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
03
11
«فعل خداوند در طبیعت» طرح و بررسی دیدگاه جان پوکینگهورن
25
47
FA
روزبه
زارع
دکتری فلسفه تطبیقی و پژوهشگر
roozbeh.zare@gmail.com
آیا راه معقولی وجود دارد که بپذیریم دست خداوند در طبیعت باز است؛ راهی که از ایراد تاریخیِ خدای رخنهپوش در امان باشد؟ جان پوکینگهورن، فیزیکدان و متکلم مشهور انگلیسی، از پیشگامان عرصة علم و الهیات و از معروف ترین متفکران مسیحی در این صحنه است. او علاوه بر دستاوردهای مهم در فیزیک نظری، در مباحث علم و الهیات نیز صاحب رأی بهشمار میآید. یکی از نظریات خاص او، به تصویری مربوط میشود که دربارۀ فعل الهی در طبیعت است. این تصویر، بر دیدگاهی واقعگرایانه و ابتنای متافیزیک بر فیزیک مبتنی است و با توجّه به نظریه آشوب از نوعی علیت بالا به پایین دفاع میکند. در این مقاله، پس از ذکر مقدماتی دربارۀ حیات علمی پوکینگهورن، نظام فکری او متناسب با مسئلۀ فعل خداوند ترسیم و پس از آن، دیدگاه او در این زمینه، به تفصیل، تبیین میشود. در انتها مبانی و دیدگاه اختصاصی او در باب فعل خداوند در طبیعت، بهویژه با توجه به مبانی حکمت اسلامی، نقد و بررسی میشود. بهنظر میرسد دیدگاه پوکینگهورن، در عین تفطّن به نکات مهم، اتقان فلسفی لازم را ندارد و او نتوانسته است تصویری استوار دربارة فعل خداوند در طبیعت، ارائه دهد.
فعل خداوند در طبیعت پوکینگهورن علیت طبیعتگرایی فیزیک و متافیزیک
https://journal.philor.org/article_245100.html
https://journal.philor.org/article_245100_26f0d64373a0fe649f2cc8ec995e1bc6.pdf
انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
01
21
تحلیل و بررسی رابطه علم و دین از منظر اندیشه پویشی وایتهد
49
69
FA
رستم
شامحمدی
گروه ادیان و عرفان دانشگاه سمنان
r.shamohammadi@semnan.ac.ir
در این مقاله تلاش میشود رابطۀ علم و دین از منظر اندیشۀ پویشی وایتهد بررسی و تحلیل شود. برای این امر ابتدا الگوهای چهارگانۀ رابطه علم و دین (تضاد، تمایز، گفتوگو و تلفیق) توضیح داده میشود. سپس، دربارۀ نظام مابعدالطبیعی پویشی بحث میشود تا نشان داده شود که علم و دین چگونه در چهارچوب این نظام فراگیر هماهنگی یا تلفیق پیدا میکنند. و در آخر، اصول حاکم بر رابطۀ این دو قلمرو استخراج میشود که تحلیل آنها از پویایی و تحول علم و دین، ناظربودن هر دو بر واقعیتی واحد و سروکار داشتن با وجوهی از واقعیت، طبیعیبودن تضاد بین این دو، بهرغم اغراق در آن، و تحول معرفت دینی در پرتو معرفت علمی حکایت میکند.
دین,علم,رابطۀ علم و دین,فلسفۀ پویشی,وایتهد
https://journal.philor.org/article_245101.html
https://journal.philor.org/article_245101_4ca885af3e6daa2e8aa9ed23380d4146.pdf
انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
02
20
خوانشی هستیشناختی از شاکله سازوارگی وحی و انسان در هندسه معرفتی صدرالمتألهین
71
96
FA
راحله
بطلانی اصفهانی
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان
raheleh_botlani@yahoo.com
جعفر
شانظری
دانشیار فلسفه دانشگاه اصفهان
jshanazari@yahoo.com
مجید
صادقی حسن آبادی
دانشیار فلسفه دانشگاه اصفهان
majd@hr.ui.ac.ir
یکی از کارکردهای اساسی فلسفة ملاصدرا تفسیر عقلانی معارف الهی و تبیین فلسفی جایگاه انسان در دایرة هستی است که علاوه بر اینکه میتواند چشمانداز روشنی از نتایج و دستاوردهای حکمت متعالیه حاصل کند، زمینة بازسازی مدلی آنتولوژیک مبتنی بر اصول هستیشناختی صدرایی را در جهت فهم سازوارگی وحی و انسان فراهم میسازد. به همین دلیل نوشتار حاضر بر آن است که سازوارگی وحی و انسان در هندسة معرفتی صدرالمتألهین را بکاود و تصویری از هویت و چیستی این سازگاری ارائه کند. همچنین با رویکردی مسئلهمحور و با روش تحلیلی، ضمن طرح دقیق مسئله، به پردازش دادهها بپردازد و این ادعا را اثبات کند که در نگرش صدرایی نسبت وحی و انسان نه از سنخ تعارض و تقابل و نه از نوع تغایر و تمایز، بلکه از نوع سازواری است؛ خواهیم کوشید با تمایز قائل شدن میان رویکرد فلسفی، کلامی و عرفانی صدرالمتألهین از وحی، جایگاه وجودی انسان و وحی را در دایرة هستی بررسی کنیم و با رهیافتی فلسفی سعی کنیم ساحتهای هستیشناختی سازوارگی وحی و انسان را در نمودهای گوناگون (هبوط و نزول، مراتب گوناگون وجودی، ظاهر و باطن، تفسیر و تأویل و اسماءالحسنی) متناسب با دیدگاه ملاصدرا تفسیر و تبیین کنیم، و به بیان رهآورد نگاه سازوار به این شاکلة وجودی در عرصة زندگی انسان بپردازیم.
سازوارگی,وحی,انسان,ظاهر و باطن,هبوط و نزول,اسماءالحسنی
https://journal.philor.org/article_245102.html
https://journal.philor.org/article_245102_a84d381c44c2e375f1cdffdad37bd114.pdf
انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
02
20
صرفه ایمان: مقایسه استدلال شرطبندی پاسکال با تقریرهای اسلامیـشیعی
97
120
FA
جواد
شمسی
کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد
shamsi.javad@chmail.ir
جهانگیر
مسعودی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
ga-masodi@yahoo.com
آنچه را ابوالفتوح رازی «طریقت احتیاط» مینامد صورتِ استدلالی است که مشهورترین روایت آنـ دستِ کم در منابع غربیـ «شرطبندی پاسکال» نامیده میشود. برخی از قدیمیترین تقریرهای این استدلال را میتوان در میراث حدیثی ائمۀ شیعی سراغ گرفت. گروهی نیز معتقدند ریشۀ استدلال پاسکال را باید در کتب متفکران مسلمان پیدا کرد. در جُستار پیشِ رو قصد بر این است روایتهای اسلامی این استدلال با تقریر پاسکال بازخوانی و مقایسه شود. مدعای پژوهش انطباقِ نسبی صورت آنها در عین ناهمخوانی محتوا و غایت است. این امر از پیشفرضهای متفاوتی نشئت میگیرد که هر یک از تقریرها متکی بر آنها هستند. در مرتبۀ سنجش، ابتدا صورت روایتها با یکدیگر مقایسه میشود، سپس در چهار موضعِ قدرت عقل نظری در شناخت خداوند، نظریۀ ایمان، جمع سود دنیوی و اخروی و جدلی یا برهانیبودن استدلالها نقاط همخوانی و افتراق احصا میشود.
طریقت احتیاط,بلز پاسکال,استدلال شرطبندی,ایمانگرایی
https://journal.philor.org/article_245103.html
https://journal.philor.org/article_245103_56e18aa8be9b4dd45c24864b06aaf934.pdf
انجمن علمی فلسفه دین ایران
جستارهای فلسفه دین
238-07X
2383-0778
6
2
2018
03
07
فخر رازی: خاستگاه کلام فلسفی
121
147
FA
اعظم
قاسمی
استادیار گروه کلام و فلسفه دین، پژوهشگاه علوم انسانی
a.ghasemi@ihcs.ac.ir
آریا
یونسی
پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانی و مططالعات فرهنگی
aryauonesy1367@gmail.com
فارابی در احصاءالعلوم دو شیوه را در کلام متمایز میکند: استدلالی و غیراستدلالی. در دورة بعد رویکرد استدلالی در کلام بر رویکرد دیگر غالب میشود و کلامی شکل میگیرد که به فلسفه بسیار نزدیک است. از این زمان است که گفتوگو و مفاهمهای گسترده میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی درمیگیرد. مبدع کلام فلسفی، فخرالدین رازی است و با خواجه نصیر به اوج خود میرسد. ویژگیهای مهم کلام جدید این است که منطق را به عنوان روش استدلال در کلام اختیار میکنند، موضوعات فلسفی را وارد مباحث کلامی میکنند و از آنها بحث میکنند، با استمداد از آموزههای فلسفی و دیگر علوم سعی میکنند از مدعیات دینی دفاع و آنها را تدوین و تبیین کنند. در این مقاله بنابر سرشت تاریخی موضوع با استفاده از گزارش ابنخلدون و مطالعۀ آثار فخر رازی، کیفیت این تحول بررسی و این ویژگیهای اساسی نشان داده شده است. ادعای این مقاله این است که کسانی مانند غزالی، بهویژه فخر رازی با بهکارگرفتن منطق و اصول فلسفی ماهیت کلام را تغییر دادند و آن را به چیزی متفاوت و مشابه با فلسفه تبدیل کردند.
کلام فلسفی,کلام,فلسفه,منطق,فخر رازی,استدلال
https://journal.philor.org/article_245104.html
https://journal.philor.org/article_245104_d9bceee54cfa84b9fe464573b28ad956.pdf