مکانیک کوانتم گرچه نظریهای برای توضیح پدیدههای فیزیکی بود ولی فیزیکدانان را با پدیدههایی مواجه کرد که باورهای رایج متافیزیکی آنها را به چالش میکشید. لذا تفسیرهای مختلفی از مکانیک کوانتم ارائه شد که ناشی از برداشتهای فلسفی متفاوت از مکانیک کوانتم بود. در میان این تفاسیر، تفسیر دیوید بوهم با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد ...
بیشتر
مکانیک کوانتم گرچه نظریهای برای توضیح پدیدههای فیزیکی بود ولی فیزیکدانان را با پدیدههایی مواجه کرد که باورهای رایج متافیزیکی آنها را به چالش میکشید. لذا تفسیرهای مختلفی از مکانیک کوانتم ارائه شد که ناشی از برداشتهای فلسفی متفاوت از مکانیک کوانتم بود. در میان این تفاسیر، تفسیر دیوید بوهم با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد برای اهداف الهیاتی ظرفیتهای قابل توجهی دارد. در این مقاله ظرفیتهای فلسفی و الهیاتی این تفسیر را در تلفیق با دیدگاههای هستیشناسانة ملاصدرا برای تبیین فعل الهی بررسی خواهیم کرد. در این مقاله نشان خواهیم داد تصویری که فلسفة صدرا از نحوة فاعلیت الهی ارائه میکند میتواند بستر مناسبی برای درک پیامدهای فلسفی و الهیاتی مکانیک کوانتم فراهم کند. علاوه بر این نشان خواهیم داد که تفسیر بوهم از مکانیک کوانتم قرابتهای مهمی با فلسفة صدرا دارد و تلفیق این دو میتواند درک جدیدی از فاعلیت الهی در اختیار ما قرار دهد. هدف نهایی این مقاله آن است که این تلفیق را به صورت یک مدل پیشنهادی ارائه کند.
ویلیام لین کریگ نوع جدیدی از براهین کیهانشناسی را احیا کرده که به برهان کیهانشناسی کلامی مشهور شده است؛ در این برهان، آغاز زمانی (حدوث) جهان، نشانة معلولیت و در نتیجه، اثباتکنندة وجود علتی فراطبیعی برای جهان قلمداد میشود. کریگ برای اثبات مقدمة اصلی برهان خویش (حدوث عالم)، به دو دلیل فلسفی و دو تأیید علمی تمسک جسته است. از سوی ...
بیشتر
ویلیام لین کریگ نوع جدیدی از براهین کیهانشناسی را احیا کرده که به برهان کیهانشناسی کلامی مشهور شده است؛ در این برهان، آغاز زمانی (حدوث) جهان، نشانة معلولیت و در نتیجه، اثباتکنندة وجود علتی فراطبیعی برای جهان قلمداد میشود. کریگ برای اثبات مقدمة اصلی برهان خویش (حدوث عالم)، به دو دلیل فلسفی و دو تأیید علمی تمسک جسته است. از سوی دیگر، اثبات حرکت جوهری عالم طبیعت در حکمت متعالیه، حرکت عمومی و لاینقطع هر موجود طبیعی را نشان میدهد؛ بهنظر میرسد همین مطلب، نشاندهندة معلولیت طبیعت بوده و میتوان با استناد به آن، وجود علتی فراطبیعی را برای طبیعت اثبات کرد. در این مقاله، از یک طرف، برهان کریگ و ادلة فلسفی آن تقریر خواهد شد. سپس از منظر حکمت متعالیه تحلیل و ارزیابی میشود؛ و از طرف دیگر، با استفاده از حرکت جوهری، دلیلی در جهت تقویت این برهان اقامه میشود.