حمیدرضا آیت اللهی
دوره 11، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 1-33
چکیده
پاسخ به پرسش از معنای زندگی دغدغه بسیاری فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. برخی همچون نیچه، شوپنهاور و سارتر معنایی برای زندگی قائل نبوده اند. ولی بسیاری دیگر سعی کرده اند به این پرسش پاسخهای متفاوتی بدهند و با استدلال نشان دهند دیدگاه آنها می تواند بهتر معنای زندگی را تبیین کند. در این مقاله در نظر است ابتدا، دیدگاههای عمده ای که در ...
بیشتر
پاسخ به پرسش از معنای زندگی دغدغه بسیاری فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. برخی همچون نیچه، شوپنهاور و سارتر معنایی برای زندگی قائل نبوده اند. ولی بسیاری دیگر سعی کرده اند به این پرسش پاسخهای متفاوتی بدهند و با استدلال نشان دهند دیدگاه آنها می تواند بهتر معنای زندگی را تبیین کند. در این مقاله در نظر است ابتدا، دیدگاههای عمده ای که در این زمینه مطرح شده است (همچون خدامحوری، روح محوری، طبیعت گرایی، ذهن گرایی و عینی گرایی) به همراه پشتوانه های استدلالی شان و همچنین نقدهایشان از دیدگاههای رقیب نشان داده شود. سپس با ارزیابی نقاط قوت و ضعف این دیدگاهها، نشان داده شود که یک نظریه فراگیر برای معنای زندگی چه ویژگی هایی را باید داشته باشد. در نهایت دیدگاه جامع و جدید نویسنده ارائه خواهد شد و دلایل ترجیح این دیدگاه بر دیدگاههای رقیب نشان داده خواهد شد.
محمد نجاتی؛ فاروق طولی؛ محسن محمودی؛ سید عباس تقوی
دوره 10، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 137-157
چکیده
بیماری کرونا و پیامدهای آن را میتوان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین پیامدهای فلسفی این بیماری در حوزۀ درد و رنجهای ناشی از آن است. دردها را میتوان هرگونه آزار و آلامی دانست که جسم انسان را آزار میدهد و رنجها نیز آزار و آلامی هستند که ابعاد غیر جسمی انسان را تحتتأثیر قرار میدهند. رنجها، گاهی ذاتی زندگی ...
بیشتر
بیماری کرونا و پیامدهای آن را میتوان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین پیامدهای فلسفی این بیماری در حوزۀ درد و رنجهای ناشی از آن است. دردها را میتوان هرگونه آزار و آلامی دانست که جسم انسان را آزار میدهد و رنجها نیز آزار و آلامی هستند که ابعاد غیر جسمی انسان را تحتتأثیر قرار میدهند. رنجها، گاهی ذاتی زندگی انسان و ناشی از وجود انسان در این جهان هستند ـ رنجهای وجودی ـ که به دو قسم رنجهای روانشناختی و رنجهای فلسفی تفکیک میشوند. اگر شخص در مواجهه با رنجهای ذاتی خویش از ارائه پاسخ کارآمد ناتوان باشد آنگاه رنجهای نوع دوم یعنی رنجهای ماهوی بروز خواهند کرد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر توصیفی است. با توصیف و تحلیل بنیادین محتوا، سعی در ارائۀ تبیین و تحلیلی نظاممند و منسجم از رابطۀ تأثیر و تأثر بین همهگیری کووید 19 و برخی درد و رنجهای ناشی از آن پرداخته است.
یافتهها: یافتههای مقالۀ حاضر نشان میدهد بیماری کرونا انواعی از دردهای خفیف و شدید و مزمن و غیرمزمن را در مبتلایان خود ایجاد کرده است. این بیماری در بسیاری از افراد مبتلا و حتی غیرمبتلا؛ اقسامی از رنجهای روانشناختی و فلسفی را باعث شده است. کووید 19 علاوهبر این، در برخی افراد دیگر نیز رنجهای ثانویه و ماهوی را نیز به وجود آورده است.
نتیجهگیری: همهگیری کووید 19 در دورۀ معاصر احتمالاً موجبات تغییرات رادیکالی خواهد شد. لزوم بازنگری در نگاه به روشهای علوم و افراط در علوم با روشهای تجربی (ساینتیسم) و همچنین جایگاه انسان در این جهان و درمقابل خداوند (اومانیسم) مهمترین این تغییرات محسوب میشوند.
عبداله صلواتی؛ عین اله خادمی؛ لیلا پوراکبر
دوره 7، شماره 1 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 67-90
چکیده
مسئلة محوری مقالة حاضر بررسی و تحلیل تکثر معنای زندگی از دیدگاه ملاصدر است. نگارندگان در این مقاله با استفاده از مبانی ملاصدرا در سه ساحت معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی به تحلیل و تبیین تکثر معنای زندگی پرداختهاند. در این جستار، در ساحت معرفتشناختی با تکیه بر دو نگرش ثبوتی و اثباتی ملاصدرا نسبت به زندگی، تکثر معنای ...
بیشتر
مسئلة محوری مقالة حاضر بررسی و تحلیل تکثر معنای زندگی از دیدگاه ملاصدر است. نگارندگان در این مقاله با استفاده از مبانی ملاصدرا در سه ساحت معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی به تحلیل و تبیین تکثر معنای زندگی پرداختهاند. در این جستار، در ساحت معرفتشناختی با تکیه بر دو نگرش ثبوتی و اثباتی ملاصدرا نسبت به زندگی، تکثر معنای زندگی را تحلیل خواهیم کرد. در بعد هستیشناختی با استفاده از دو نظام نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، در قالب ظهور متفاوت اسمائی و تکثر ظهورات با استفاده از مؤلفههای چون خداوند، دین و عشق به حقتعالی، به تحلیل تکثر معنای زندگی میپردازیم. در ساحت انسانشناختی نیز با استمداد از تبیین کثرت نوعی انسان در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، این مسأله را واکاوی خواهیم کرد.
اسماعیل علیخانی
دوره 4، شماره 2 ، آبان 1394، ، صفحه 111-132
چکیده
از موضوعات مهم در تقاطع مابعدالطبیعه، فلسفة اخلاق، فلسفة زیستشناسی، فلسفة دین و روانشناسی، معنای زندگی است. هرچند این موضوع با این عنوان موضوعی جدید است و پیشینة آن به دوران پس از مدرنیته و تهیشدن زندگی انسان مدرن از معنا بازمیگردد، اما در ادیان توحیدی سابقهای طولانی دارد و به بحث مهم هدفداری آفرینش جهان و انسان و ارزشمند ...
بیشتر
از موضوعات مهم در تقاطع مابعدالطبیعه، فلسفة اخلاق، فلسفة زیستشناسی، فلسفة دین و روانشناسی، معنای زندگی است. هرچند این موضوع با این عنوان موضوعی جدید است و پیشینة آن به دوران پس از مدرنیته و تهیشدن زندگی انسان مدرن از معنا بازمیگردد، اما در ادیان توحیدی سابقهای طولانی دارد و به بحث مهم هدفداری آفرینش جهان و انسان و ارزشمند بودن زندگی انسان و نظام احسنِ حاکم بر آفرینش مرتبط است. واژة «معنادار» در بحث از معنای زندگی کلمهای «کانونی» و جامع ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی است. این ابعاد درهمتنیده هستند و بینشان رابطة متقابل برقرار است. معناداری یا بیمعنایی زندگی وابسته به این ابعاد است. هر یک از ابعاد معنای زندگی دارای آثار فراوان مشهود و نامشهود، در درجات و مراتب متفاوت است. برخی از شاخصههای بینشی، گرایشی و کنشی زندگی معنادار به شرح ذیل است: داشتن جهانبینی صحیح، تبیین درست شرور و سختیها، امید، خودباوری، خوشبینی، تعهد و احساس مسئولیت و آرامش و اطمینان.
هدایت علوی تبار؛ سیده آزاده امامی
دوره 3، شماره 2 ، آبان 1393، ، صفحه 1-23
چکیده
خدا و انگارههای همبسته با او، در فلسفهورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلالهای مرسوم فلسفی نمیشود و شیوة دیگری برمیگزیند. شیوهای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانهای است که ...
بیشتر
خدا و انگارههای همبسته با او، در فلسفهورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلالهای مرسوم فلسفی نمیشود و شیوة دیگری برمیگزیند. شیوهای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانهای است که در آن میزید، نه صرفاً براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه بهویژه با طرح ایدة «مرگ خدا»، جنجالبرانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضاً متعارض شده است. ایدهای که در منظومة آموزههای او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزههای اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملاً در ربط و نسبت با آن، یعنی ایدة «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه دربارة انگارة خدا را شرح دهیم، و دغدغهها و دلواپسیهای او را پس از واقعهای که آن را «مرگ خدا» مینامد، برشمریم.
نعیمه پورمحمدی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 19-37
چکیده
اگر از پارادایم عقلی بیرون بیاییم و به پارادایم عاطفی و هیجانی نزدیک شویم، مسأله ای که در پی شر تولید می شود، از نوع منطقی (مسألۀ منطقی شر) یا فلسفی (مسألۀ قرینه ای شر) نیست. بلکه از نوع عاطفی و اگزیستانسی است. صورت ساده این مسأله این است که رابطه با خدا، بالاتر از هر رابطه شخصی دیگر نیازمند اعتماد، امنیت، رضایت خاطر، آرامش و امید است. ...
بیشتر
اگر از پارادایم عقلی بیرون بیاییم و به پارادایم عاطفی و هیجانی نزدیک شویم، مسأله ای که در پی شر تولید می شود، از نوع منطقی (مسألۀ منطقی شر) یا فلسفی (مسألۀ قرینه ای شر) نیست. بلکه از نوع عاطفی و اگزیستانسی است. صورت ساده این مسأله این است که رابطه با خدا، بالاتر از هر رابطه شخصی دیگر نیازمند اعتماد، امنیت، رضایت خاطر، آرامش و امید است. اما انسان با مشاهدۀ شر گزاف در زندگی خود از نظر روانی قادر نیست به رابطه عشق و پرستش خدا ادامه دهد. عواطف او از خدا رنجیده است و دچار حس غیبت، سکوت و بی توجهی خدا شده است. در این حالت پاسخهای منطقی (دفاعیه ها) و فلسفی (تئودیسه ها) که به مسألۀ شر داده می شوند، نامربوط و ناکارآمد هستند. انسان در این فضای عاطفی به جای نیاز به رفع ناسازگاری خدا وشر یا استدلال برای توجیه شر، نیازمند التیام قلب و ترمیم رابطه با خداست. در این فضاست که یکی از راه حل ها برای مسألۀ او، می تواند معنابخشی به رنج باشد. معناداری رنج خواهد توانست به رابطه او با خدا از سر نو معنا ببخشد و ایمان او را حفظ کند. در این مقاله به معرفی و تحلیل معانی رنج که الاهیدانان مبتنی بر کتاب مقدس مسیحی در پاسخ به مسألۀ اگزیستانسی شر یافته اند می پردازیم.