مهدی ساعتچی؛ محمد سعیدی مهر؛ رسول رسولی پور
چکیده
در باور ادیان ابراهیمی خدا مبدأ همۀ اشیاء و حاکم بر کل ماسوا است. پذیرش ضرورت متافیزیکی ما را با حقایقی روبرو میسازد که مطلقا ضروری اند و به ظاهر مطلبی دربارۀ خدا بیان نمیکنند، مانند «آب = H2O». در اینجا با دوراهۀ دشوارِ اثیفرون مواجهیم، اما نه در عرصۀ اخلاق که در عرصۀ متافیزیک؛ آیا حقایق ضروری صادقند چون خدا آنها را تصدیق ...
بیشتر
در باور ادیان ابراهیمی خدا مبدأ همۀ اشیاء و حاکم بر کل ماسوا است. پذیرش ضرورت متافیزیکی ما را با حقایقی روبرو میسازد که مطلقا ضروری اند و به ظاهر مطلبی دربارۀ خدا بیان نمیکنند، مانند «آب = H2O». در اینجا با دوراهۀ دشوارِ اثیفرون مواجهیم، اما نه در عرصۀ اخلاق که در عرصۀ متافیزیک؛ آیا حقایق ضروری صادقند چون خدا آنها را تصدیق کرده یا خدا آنها را تصدیق کرده چون آنها خود صادق اند؟ در صورت نخست ضرورتِ مطلقِ حقایق ضروری و در صورت دوم سلطه و غائیتِ مطلقِ الهی به چالش کشیده میشود. پاسخ عمدۀ خداباوران برای حل این تعارض، ابتنای حقایق ضروری بر ذات خداست، از نظر ایشان ذات خدا منشأ صدق همۀ حقایق ضروری است، مثلاً با این بیان که همۀ حقایقِ ضروری از ازل در علم ذاتی خدا بوده است. برایان لفتو به نقد این رویکرد ـ که آن را «نظریۀ الوهی» میخواند ـ پرداخته و معتقد است پذیرش این نظریات در مورد همۀ حقایق ضروری مستلزم وابستگیِ ذات الهی به حقایقی است که جنبۀ الوهی نداشته و صرفاً دربارۀ مخلوقات است. این مقاله به تبیین و تحلیل انتقادی دیدگاه لفتو میپردازد.
رسول رسولی پور؛ حسن سرایلو
چکیده
زندگی اجتماعی بشر در میان آرمان کامیابی ابدی و آرمانشهر محفوف به عدل و صلح از یک سو، و رنج ناشی از واقعیات تلخ حیات جمعی او مانند مرگ، استثمار، فقر و ... از سوی دیگر، ذهن بسیاری را برای ارضای گرایشهای اُتوپیایی و غلبۀ بر رنج و شر، به خود مشغول کرده است. فیلسوفان دین، روانشناسان و جامعهشناسان همگی درپی نسخهای راهگشا ...
بیشتر
زندگی اجتماعی بشر در میان آرمان کامیابی ابدی و آرمانشهر محفوف به عدل و صلح از یک سو، و رنج ناشی از واقعیات تلخ حیات جمعی او مانند مرگ، استثمار، فقر و ... از سوی دیگر، ذهن بسیاری را برای ارضای گرایشهای اُتوپیایی و غلبۀ بر رنج و شر، به خود مشغول کرده است. فیلسوفان دین، روانشناسان و جامعهشناسان همگی درپی نسخهای راهگشا جهت امیدبخشی در پرتو آیندهای روشن برای بهبود زندگی جای مردم بودهاند. انگارۀ "وعده" شاید از مهمترین مفاهیم پرکاربرد در نظریات علوم انسانی و بویژه کتب مقدس بوده است. مولتمان که در بحبوحۀ آشوب جنگ جهانی دوم و اوج نومیدی مردم از فرهنگ مدرنیته و الهیات فرهنگی اروپا، الهیات امید را با تأکید بر وعدۀ فرجامشناختی نوشت، درپی تدوین دکترین سنتز شدهای از مارکسیسم و مسیحیت، آیندۀ موعود تاریخ حیات بشر را با خوانشی بدیع از تثلیث اجتماعی همراه ساخت و در ملکوت عدل و صلح خدای عهدین گره زد، نیز وعدۀ فرجامشناختی را در کنار ایمان به خدا که در رویداد منحصر بفرد صلیب و رستاخیز مسیح محقق گردید، زمینه داوری اخلاقی و محبت خدا به انسان دانست. این مقاله با روش تحلیلی اسنادی با بررسی مهمترین آثار دورۀ اول الهیات یورگن مولتمان، الگوی ابتکاری مولتمان یعنی تفسیر "فرجامشناختی وعده" را مهمترین چارۀ چالش بحران اجتماعی و الهیاتی جامعۀ مسیحی میانگارد؛ لذا تبیین و تحلیل چیستی وعدۀ فرجامشناختی، چرایی و خاستگاه فلسفی و الهیاتی وعده، زمان بروز و ظهور آن از یک سو و رابطۀ وعده با ایمان، عشق، امید و عمل از جمله مسائلی هستند که نگارندگان این مقاله در پی تحلیل و بررسی آن از دیدگاه مولتمان در الهیات مسیحی می باشند.