کاظم راغبی؛ امیرعباس علیزمانی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 81-105
چکیده
در سالهای اخیر تقریرهای متفاوتی از استدلال اخلاقی بر وجود خدا شکل گرفته است. یکی از این تقریرها، استدلال از طریق عینیتگرایی اخلاقیِ سی. اس. لوئیس است؛ لوئیس با توسل به احکام و قوانین اخلاقی متداول در حیات انسانی و با توجه به مجادلات اخلاقی، انتقادات اخلاقی، و عذرآوری انسان هنگام عملنکردن به قوانین اخلاقی، که همه روزه برای انسان ...
بیشتر
در سالهای اخیر تقریرهای متفاوتی از استدلال اخلاقی بر وجود خدا شکل گرفته است. یکی از این تقریرها، استدلال از طریق عینیتگرایی اخلاقیِ سی. اس. لوئیس است؛ لوئیس با توسل به احکام و قوانین اخلاقی متداول در حیات انسانی و با توجه به مجادلات اخلاقی، انتقادات اخلاقی، و عذرآوری انسان هنگام عملنکردن به قوانین اخلاقی، که همه روزه برای انسان روی میدهد، وجود عینی ارزشها و قوانین اخلاقی را اثبات میکند و سپس با توجه به تفاوت ماهیت قوانین اخلاقی و قوانین طبیعی، بنیان استدلال اخلاقی خویش را پایهگذاری میکند. لوئیس در جستوجوی مبنا و اساس این قوانین عینی اخلاقی، ذهنی عالی را به عنوان یگانه مبنای حقیقی احکام اخلاقی اثبات میکند. این مقاله به تقریر و تبیین استدلال اخلاقی لوئیس میپردازد و در پایان به نقد و بررسی آن خواهد پرداخت.